سلام خدمت همه بر و بچز خودم.
خیلی دل نگرانم بودید نه؟!
توی این برف و کشمکش بی برقی و بی آبی و بی گازی و خلاصه همه ی «بی»ها مام بی اینترنت بودیم دیگه.
چند باری خواستم آپ کنم اما نشد. اومدم که بگم هستم. نه اینکه فراموش کرده باشم. اما خوب شرایط خیلی سخته می دونید که....
قول میدم با یه آپدیت توپ بیام. در ضمن از همه ی دوستانی که توی نظر خواهی شرکت کردند تشکر می کنم و باید بگم جواب نظر خواهی اینه:
کسانی که جواب دادند با وضعیتی که دارن مهم نیست دختر یا پسر باشن و مهم اینه که هویت ثابتی داشته باشند از همه واقع بینانه تر به مشکلشون نگاه می کنند.
دوستانی هم که حاضر نیستد هویتی رو که جسمشون داره قبول کنندو اصرار دارند که روحشون برتره حالت تدافعی دارند و هنوز واقع بینانه به مشکلشون نگاه نکردند
دوستانی هم که هویت جسمشون رو قبول دارند اما هویت روحشون رو ترجیح می دهند این مساله رو عنوان کردند که می دونند این کار سخت و مشکله اما هویت روحشون رو باور دارند.
خوب البته نظر همه ی دوستان محترمه و همه حق دارند که نظرشون رو ابراز کنند.
اما این سوالی بود که روانکاوم توی انستیتوی روانپزشکی ازم پرسید و جوابش هم این بود که براتون نوشتم.
امیدوارم تونسته باشه کمی تو شناخت خودتون بهتون کمک کنه.
تا آپدیت بعدی که قول میدم توپ توپ باشه یا حق
سلام به همه ی بر و بچز
مخلص همه هستیم.
خدمتتون عرض کنم که یه سوالی دارم که سخت نیازمند یاری سبزتان هستم.
اونم اینه که اگر شما ام تو اف هستید به این سوال جواب بدید:
اگر یک چوب جادو داشتم که میتونستم شما رو به یه پسر طبیعی تبدیل کنم با همهی ویژگی های طبیعی یه پسر، آیا قبول میکردید؟
اگر اف تو ام هستید هم به این سوال جواب بدید:
اگر یک چوب جادو داشتم که میتونستم شما رو به یه دختر طبیعی تبدیل کنم با همهی ویژگی های طبیعی یه دختر، آیا قبول میکردید؟
میدونم این سوال ممکنه مسخره باشه. اما از نظر من جنبهی حیاتی داره.
لطفاً پاسخ بدید.
ممنون
یا حق
سلام
احوال همه بر و بچ چطوره؟ مخلص همهاتون هم هستیم. راستش اولش نمیخواستم مطلبی بنویسم. اما وقتی نظرات رو دیدم، گفتم بد نیست اگر راچع بهش صحبت کنم.
قبل از هر چیزی باید بگم اینطور که تو این چند روز فهمیدم، این مسأله تا به حال توی هیچ وبلاگی مطرح نشده و هیچ حرفی هم از این چیزها نبوده.
خیلی هم امیدوار نبودم که کسی رو مثل خودم پیدا کنم اما باید بگم واسم خیلی جالب بود که خیلی ها مثل خودم رو دیدم و حتی نزدیکترین دوستام هم همین نظر رو داشتن و از این خوابها میدیدن.
باید بگم از همه دوستان ممنونم که سر زدند و نظرشون رو گذاشتند. واقعاً خیلی فوقالعاده بود و کلیاتی آرومم کرد. دیگه اینکه چون توی هیچ وبلاگی این نظرات رو ندیدم، تصمیم دارم حتماً تمام این نظرات رو توی یه پست کامل توی وبلاگم بذارم.
پس دوستانی که مایل نیستند نظرشون دوباره نویسی بشه یا حتی دوست دارند مطلبی رو اضافه کنند، ما در خدمتیم. بهم خبر بدند.
در ضمن، باید از امید و ستاره و علیرضا تشکر کنم که نظراتشون واقعاً برام مفید بود.
بخصوص رفیق خودم آقا امید.... (اقا خیلی چاکریم!)
تا آپدیت بعد، یا حق